روز چهل و چهارم, اولین سخن
سلام عزیزکم سلام گلم سلام جوجه من امروز اولین روزیه که دارم برات مینویسم، الان تو تازه رفتی تو هفته هفتم، یعنی شش هفته و دو روز جوجه من. من و بابا اینجا خیلی تنها بودیم الان شدیم دو نفرو نصفی. کلی وقتمو با تو پر میکنم، باهات حرف میزنم، برات شعر میخونم، قصه میگم جی جی. بابایی هم که اوه ه ه ه ه ه،اینقدر دوست داره، مطمئنم تو بیای این کامپیوترو اصلا دورش نمیره دیگه. الان خیلی از وقتشو مجبوره با اون کار کنه. جوجه طلا ما هنوز نمیدونیم تو گًل پسری یا دختر قند عسل، فرقی هم نداره برامون. تو فقط بیا جیگرمممم. ببین نی نی اونجا سفت منو بچسب نگی نگفتی آآآ. دیروز اینجا کریسمس بود، یه لباس بابا نوئل میخرم برات ساله دیگه میپوشم تنت نانازم. بوس بوس،دوست داریم و منتظرتیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی